این رشد جمعیت به همراه خود رشد اقتصادی را به ارمغان آورد و رشد اقتصادی هم با مصرف سریع منابع طبیعی مایه آسیب جدی به محیطزیست طبیعی کره زمین شده است. پیشبینی میشود میزان تولید سالانه گاز دیاکسید کربن که در ابتدای هزاره سوم
42 گیگا تن در سال بود در سال 2050 به 85 گیگاتن در سال برسد.
روند وحشتناک مصرف منابع طبیعی که آسیبهای جبرانناپذیر به محیطزیست وارد آورده این سؤال حیاتی و اساسی را پیشرو قرار میدهد که برای متوقف نمودن روند دهشتناکی که پیش روی بشر قرار دارد چه باید کرد.
بررسیها نشان داده است که جمعیت کره زمین منابع طبیعی را با نسبت 25 درصد بیش از آنچه کره خاکی قدرت جبران آن را دارد مصرف مینماید. دو سوم مجموع گازهای گلخانهای تولید شده نتیجه فعالیتها و تقاضای روزافزون بشر برای تولید و مصرف انرژی میباشد.
تولید این همه گازهای گلخانهای منجر به تغییرات اقلیمی و دورنمای ترسناک ناشی از آن نظیر ذوب سریع یخهای قطبی و بالا آمدن آب دریاها از یکسو و قحطی و خشکسالی در بخش وسیعی از کره زمین از سوی دیگر است.
واقعاً چه عواملی باعث این وضعیت مخرب و ترسناک شدهاند.کارشناسان معتقدند تغییرات جمعیتی و روند شهرنشینی مهمترین عوامل بروز وضعیت موجودند. رشد سریع جمعیت باعث گسترش فعالیت اقتصادی و در نتیجه روند روزافزون مصرف منابع میشود. جمعیت بیشتر، محصولات بیشتر میخواهد و تولید بیشتر به ایجاد مشاغل بیشتر میانجامد. با افزایش مشاغل، تقاضا برای امکانات جابهجایی بیشتر و سریعتر شهری و حومه افزایش مییابد.
نتیجه زنجیره فوق افزایش تقاضای انرژی و مصرف سریع منابع انرژی است که خود منجر به تولید و افزایش گازها و محصولات جانبی مضر و آسیبرسان به محیط زیست و اقلیم کره زمین میشود.
در مورد خطر پدیده شهرنشینی و روند روبهرشد مهاجرت به شهرها کافی است بدانیم که شهرها فقط 4/0 درصد سطح زمین را اشغال میکنند ولی 80 درصد گازهای آلاینده و مخرب اقلیم را تولید میکنند.
براساس آمارهای سازمان ملل هماکنون حدود نیمی از جمعیت کره زمین در شهرها زندگی میکنند ولی پیشبینی میشود که با روند موجود در سال 2030 نسبت جمعیت شهرنشین به 60 درصد کل جمعیت کره زمین برسد. این جمعیت شهرنشین هماکنون و در آینده مصرف کنندگان طماع منابع طبیعی و تولیدکنندگان بیرحم مواد و گازهای مخرب محیطزیست و اقلیم هستند و خواهند بود.
راه حل چیست؟ به نظر میآید تنها راه حل وضع موجود و آنچه در پیش روست کم کردن آسیب به محیطزیست از طریق یافتن و استفاده از فناوریهایی است که بیشترین کارآیی تولید انرژی را از کمترین منابع طبیعی داشته باشند به این ترتیب صاحبان همه صنایع مسئول بهبود فناوری تولیدی با هدف پیشینه کارآیی هستند.
در صنعت ترابری، حمل و نقل ریلی بیشترین کارآیی را در برابر انرژی مصرفی تولید میکند و این درحالی است که کمترین آسیب را به محیط زیست وارد میکند. به عبارت دیگر صنعت راهآهن سازگارترین روش جابهجایی در ارتباط با محیط زیست است، به گونهای که به صنعت جابهجایی سبز معروف شده است.
برای جذب مسافر بیشتر به راهآهن ارائه امکانات سفر ارزان با تجهیزات و قطارهای تمیز، آرام و راحت، قابل اعتماد، وقتشناس، ایمن و ایستگاههای ایمن با طراحی جذاب و در صورت امکان یکپارچه کردن کلیه امکانات سفر به گونهای که جابهجایی و تفویض وسیله سفر بلافاصله و در کمترین زمان صورت گرفته و مسافر بتواند بلافاصله با وسیله جدید به سفر ادامه دهد بسیار ضروری است.
باید شهرنشینان و همگان متقاعد شوند که کیفیت بالای زندگی در محیط زیستی حفاظت شده، فقط زمانی ممکن خواهد بود که امکانات ترابری عمومی قابل اعتماد و ایمن با کارآیی بالا در اختیار باشد. صنعت ریلی و بهرهبرداران با استفاده از تجهیزات حمل و نقل خودکار به نحوی که قابلیت انعطاف کافی برای تطابق با خواست مسافران را داشته باشد میتوانند اعتماد مردم را جلب کنند.
امکانات و تسهیلات جابهجایی ریلی باید آنقدر جذاب باشند که مردم ترجیح دهند خودروی شخصی را در خانه گذارده و به سمت سامانههای ریلی روی آورند. صنعت ترابری ریلی میبایستی با ایجاد خطوط جدید و اتصال ریلی نقاط پرجمعیت، امکان مساوی برای مسافرت آسان و سریع همه مردم از هر نقطه به نقطه دیگر شهر را فراهم آورد.
به این ترتیب حمل و نقل ریلی نقش مهم خود را در حفاظت از محیط زیست و قابل زیست کردن نقاط مختلف شهر برای همه به منصه ظهور خواهد رساند. علاوه بر راهآهنشهری، ساخت خطوط ریلی برای اتصال مرکز شهرها به فرودگاهها که معمولاً در فاصله دوری از شهر قرار دارند و نیز به کارگیری سامانههای پیاده بر متحرک که مسافران را درون فرودگاهها جابهجا میکنند نیز اهمیت بسیار دارد.
یکی دیگر از وظایف مهم بخش صنعت، لزوم استفاده از مواد اولیه سازگار با محیطزیست و قابل بازیافت است. این روند کمترین صدمه را در فرآیند تولید، بهرهبرداری، عمر مفید و بازیافت به محیطزیست وارد میسازد. تأمین انرژی و استفاده از قطارها باید حداقل گازهای گلخانهای را ایجاد کند. یکی از راههای کاهش مصرف انرژی تلاش برای کم کردن از وزن وسایل خط نورداست. وزن کمتر همراه با استفاده از فناوری ترمز باززا، انرژی مصرفی را به گونهای چشمگیر کاهش میدهد. همچنین ترمزهای جدید که هیچگونه ذرات آلاینده را در محیط زیست پخش نمیکنند باید مورد استفاده قرار گیرند.
مسئله دیگر در جذب مسافران پیشبینی راحتی مسافر است. مثلاً در فناوریهای جدید قطارها را با کف فوق العاده پایین میسازند به طوری که افراد معلول، ناتوان و حتی افرادی که با ویلچر تردد میکنند بدون هیچ مشکلی بتوانند سوار یا پیاده شوند. آلودگی صوتی از دیگر عواملی است که میبایستی در برنامههای تحقیقاتی مؤسسات پژوهشی قرار گیرد. این امر بهخصوص در خطوط سطحی قطارهای شهری اهمیت دو چندان دارد.سیستمهای جدید ترمز باززا که به عنوان بخشی از سامانه تأمین نیروی کشش با آن یکپارچه شدهاند، انرژی بازیافتی در زمان ترمزگیری را برای مصرف بعدی ذخیره میکند. ادعا شده است که تا 500هزار کیلووات ساعت از نیاز اولیه انرژی را میتوان به این ترتیب صرفهجویی کرد. چنین وضعیتی میزان پخش گاز دیاکسید کربن را به نحو چشمگیری کاهش خواهد داد.
به دام انداختن و استفاده از نیروهای تجدیدپذیر بهخصوص انرژی خورشیدی اثر چشمگیری در حفظ محیط زیست جهانی دارد. از پیلهای فتوولئائیک با موفقیت برای تبدیل انرژی خورشیدی به انرژی برقی و روشن کردن دیودهای نوری استفاده شده به طوری که مطالعات جدی برای جایگزینی دیودهای نوری راهاندازی شده با انرژی خورشیدی به جای علائم مکانیکی مسافرها در جریان است. در صورت موفقیت این مطالعات نیازی به استفاده از سوختهای فسیلی برای راهاندازی علائم نخواهیم داشت.
به هر حال برای آسیب کمتر به محیط زیست میتوان و باید به بهینهسازی بخشهای مختلف سیستم همت گماشت. قطاری را تصور کنید که به علت عمل نکردن سوزن تعویض خط مجبور به توقف شده است. در چنین حالتی اگرچه قطار متوقف شده ولی روشن و در حال مصرف انرژی است. حال اگر به جای سوزنهای معمولی از سوزنهای الکترومکانیکی استفاده شود تا تأخیرهابه حداقل برسد مصرف انرژی هم کاهش مییابد. به همین ترتیب سامانههای خودکار نظارت و کنترل قطار، توقف را به حداقل رسانده و مصرف انرژی را باز هم کاهش میدهند.
سامانههای کنترل هوشمند ترافیک نیز با کاستن از توقف و فراهم ساختن امکان استفاده بهینه از زیر ساختها مصرف انرژی را کاهش میدهند. شاید بد نباشد در پایان اشارهای به لندن، یکی از کلانشهرهایی که در گذشتهای نهچندان دور درگیر ترافیک پیچیده و آلودگی هوا بود داشته باشیم.
راهاندازی چندین خط ریلی برای رفت و آمد مسافران شهر و حومه لندن در سال 2001 زمینه مساعدی برای اخذ عوارض طرح ترافیک ایجاد کرد به گونهای که مردم لندن توانستند پس از سالها ترافیک روانتری را تجربه کنند. امروزه کیفیت هوای لندن با تمهیدات صورت گرفته به مراتب بهبود یافته است.